«رضا قدرتپناه» جوان موفق متولد1379در محله سیدی است. دانشآموخته برق صنعتی از هنرستان اسدا...زاده است و توانسته در مسابقات علمیکاربردی سال 1398مقام دوم کشوری را کسب کند. از همان ابتدای صحبتمان میگوید: «من راستش را میگویم و میخواهم که شما هم بدون کم و زیاد آن را بنویسید.» او به دانشگاه نرفته و بعد از پایان درسش وارد بازار کار شده است. علاقهاش به رشته برق به کودکیاش برمیگردد، اما هیچ دلیل خاصی هم برای آن ندارد به جز اینکه «برق برایم جذاب بوده و همواره به سمت این رشته علاقه خاصی داشتهام.»قدرتپناه در صحبتهایش تأکید میکند هدف داشتن و باورکردن خود دو رکن اصلی و اساسی برای موفقیت است. او هدفش را انتخاب کرده و در اینباره میگوید:«آنچه امروز دارم را سالها قبل در تصورم بود و امروز به آن رسیدم.»
رضا در خانوادهای کمجمعیت متولد شده، خواهرش سه سال از او بزرگتر است و در رشته روانشناسی درس میخواند. مادرش خانهدار و پدرش شغل نقاشی ماشینهای سنگین را داشته است، اما بنا به دلایلی شغلش را عوض میکند و در حال حاضر شغل آزاد دارد. از دوران کودکیاش که میپرسیم میخندد و میگوید:« همین را میتوانم بگویم که آرام نبودم. بالأخره هر پسربچهای شیطنتهای خاص خودش را دارد.» میخندد و ادامه میدهد: «9سال قبل که تلویزیون خانهمان خراب شد، آچار به دست گرفتم و تلویزیون را باز کردم. نمیدانم کجای کار را اشتباه انجام دادم که تا تلویزیون را به برق زدیم بوی قورمهسبزی داد و سوخت! هنگامی که پدرم متوجه شد دعوایم نکرد و تلویزیون دیگری خرید. به طور کلی پدرم بسیار مرد صبور و با تحملی است.»
خرید دوباره تلویزیون یک میلیون تومان برایشان آب میخورد. اما رضا درس خوبی از این ماجرا میگیرد، او ادامه میدهد: «هر وسیلهای را که به ظاهر تعمیر میکردم و خراب میشد، چون چندان گران نبود ناراحت نمیشدم، اما تلویزیون که سوخت فهمیدم نباید ندانسته کاری را که بلد نیستم انجام دهم.»
برای ادامه تحصیل رشته ریاضی و فیزیک را به عشق اینکه برق بخواند شروع میکند، اما در بین تحصیلش بنا به دلایل شخصی یک سال ترک تحصیل میکند و از سال دهم که دوباره درس خواندن را ادامه میدهد وارد هنرستان کاردانش شده و برق صنعتی را انتخاب میکند.
از او میپرسم دانشآموز درسخوانی بودی؟ میگوید: «هر آنچه معلمها سر کلاس درس میگفتند خوب گوش میدادم و دیگر در خانه درس نمیخواندم. با همان اطلاعات که سرجلسه امتحان حاضر میشدم نمرهام بین 17تا19بود.» سال98 معلمها به او پیشنهاد میدهند که در مسابقات علمیکاربردی هنرستانهای کارودانش شرکت کند. او میتواند مقام اول استانی را در زمینه تئوری و عملی به دست بیاورد. سال بعد هم در مسابقههای علمی کاربردی هنرستانهای کارودانش کشوری مقام دوم را کسب میکند. او میگوید:« مسئولان گفتند میتوانم از امتیاز این مقام برای ثبتنام در دانشگاه علمی و کاربردی و تخفیف در سربازی استفاده کنم. اما هنگامی که به دانشگاه مراجعه کردم گفتند این مدرک چنین حقی را برایت ایجاد نمیکند در سربازی هم همچنین.» او در حال حاضر وارد بازار کار شده و بیشتر تابلو برق مونتاژ میکند، حسابی از کارو بارش راضی است. میخواهد بعد از سربازی کارش را از طریق بازاریابی شبکهای ادامه بدهد.»